سرانجام تراژیک آقای فیلمساز
به گزارش شهر ورزش، دکتر حمید حیدرپناه*؛ خبر کوتاه بود و اندوهناک: خودکشی کیومرث پوراحمد فیلمساز محبوب کشورمان در سن 74سالگی، کسی که خاطرات خوشی از قصه های مجید، خواهران غریب، اتوبوس شب و بسیاری دیگر از آثارش در حافظه ایرانیان به جای مانده است.
اتفاقی غیرمنتظره که با واکنش بخش زیادی از جامعه روبرو شد. پدیده خودکشی در تمامی جوامع رواج دارد و احتمالا در همان روز چندین نفر دیگر هم دست به خودکشی زده اند، اما پوراحمد به واسطه شهرتش بیش از سایرین مورد توجه نهاده شد.
شاید اگر صبح آن روزی که - پوراحمد کوک ساعتش را خاموش و بجای حضور همیشگی در محل کارش (ذوب آهن اصفهان) راهی تهران شد و قدم در راه هنر گذاشت - اتفاق نمی افتاد، او الان یک بازنشسته گمنام بود و خیلی ساده از کنار مرگش می گذشتیم، اما نمی توان به سادگی از کنار مرگ و خودکشی یک هنرمند مشهور با آن هیبت خاصش گذشت.
البته رقم زدن سرانجام زندگی به روش خودکشی به وسیله چهره های مشهور اتفاقی بی سابقه نیست و برای چهره هایی مانند: ارنست همینگوی، رومن گاری، ریچارد براتیگان، ویرجینیا وولف، سیلوپایات و بعضی هنرمندان و نویسندگان ایرانی مانند صادق راهنمایی، غزاله علیزاده و... رقم خورده است.
اما اینکه بخواهیم درگذشت یک فرد مشهور را به کل جامعه تعمیم داده و به نوعی تعبیر به بدبختی جامعه و تزریق ناامیدی سوق دهیم، اتفاق خوبی نیست و آنچه از ظاهر انسان ها دیده می گردد با آنچه در درون آنهاست می تواند از زمین تا آسمان متفاوت باشد و اینکه بسیاری از هنرمندان و چهره های مشهور هم می توانند در درون خودشان غم ها و ناگفته های زیادی داشته باشند و هیچ کس از درون دیگران خبردار نیست، بنابراین نمی توان قبل از خواندن آخرین دست نوشته هایش قاطعانه در مورد انگیزه و آنچه بر او گذشته است قضاوت نمود، اما او خوب می دانست که الگوی بسیاری از جوانان امروزی است و چه بهتر بود که در انتخاب این سرانجام تلخ، کمی بیشتر تامل می کرد.
از طرفی عمدتاً افراد خلاق و نخبه به همان نسبت هم دارای پیچیدگی های فکری و ذهنی خاصی هستند و گاهی انتخاب ها و اقدامات شان هم می تواند مانند آثارشان سرشار از اتفاقات غیرمنتظره باشد.
مرگ پوراحمد نشان داد که همه انسان ها در هر شرایط و موقعیتی می توانند در معرض افسردگی و سرانجام غیرمنتظره باشند. در مورد خودکشی تا به امروز پژوهش ها و نظریه های بسیاری مطرح شده است و در راستای کاهش و کنترل آن هم راه حل های زیادی توصیه شده است.
در نگاه کلان ضروری است دولت و نهاد های حاکمیتی با اعمال سیاست های کلان و با ایجاد شادی و امید در جامعه به کاهش این مقوله یاری نمایند، اما این پدیده در سطح خرد و مسائل روانشناختی دارای پیچیدگی های بیشتری است و مهمترین کسانی که می توانند در ممانعت از خودکشی و یاری به انسان ها اقدام نمایند دوستان و نزدیکان شان هستند که شاید با کمی دقت و حساسیت بیشتر روی رفتار ها و نگرش های افراد در صورتی که نشانه های اندوه، یاس، افسردگی و ستایش مرگ را در رفتار و کنش های مجازی شان مشاهده نمایند به وسیله همدلی، مصاحبه و حمایت بیشتر از آن ها امید را در دل آن ها زنده و به وسیله معرفی به مشاور و روانشناس بتوانند مانع از تصمیمات غیرمنتظره آن ها شوند.
بنابراین در شرایط فعلی با وجود تمام سختی ها و ناملایمت هایی که در زندگی وجود دارد، بهتر است پیغام آور امید و زندگی باشیم چرا که در دوره ای هستیم که می تواند آبستن اتفاقات و تحولات زیادی خصوصاً در حوزه فناوری و رشد علم باشد که ماندن و مشاهده آن ها می تواند جذابیت و لذت بیشتری داشته باشد تا اینکه بخواهیم به صورت خودخواسته خود را از تماشا فردایی که می تواند متفاوت از امروز باشد محروم کنیم، پس زندگی همچنان ارزش زیستن دارد.
*دکترای جامعه شناسی فرهنگی
منبع: فرارو